معنی پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام, معنی پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل پ محزون، مستحق اعدام, معنی /cbi mydci)، اmdx، kugr، اmdxاj، bcpاg تugdr ukg اmdoتj، اubاk، fbاc xbj، ]dx اmdoتi abi (keg , kpxmj، ksتpr اubاk, معنی اصطلاح پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام, معادل پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام, پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام چی میشه؟, پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام یعنی چی؟, پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام synonym, پرده وغیره)، اویز، معلق، اویزان، درحال تعلیق عمل اویختن، اعدام، بدار زدن، چیز اویخته شده (مثل , محزون، مستحق اعدام definition,